جوک خانه

جوک خانه

بهترین سایت خنده دار
جوک خانه

جوک خانه

بهترین سایت خنده دار

غضنفر1

غضنفر ازژاپن برمیگرده.بهش میگن اونجامشکل زبان نداشتی؟میگه:من نه ولی ژاپنی هاچرا


غضنفر سوار تاکسی بوده ... بعد از مدتی یکی پیاده میشه و درو محکم میبنده راننده میگه : الاغ بی شعور ... یه کمی جلوتر یه نفر دیگه پیاده میشه و باز در و محکم میبنده و بازم راننده میگه : الاغ بی شعور ... خلاصه نوبت به غضنفر میرسه و در رو  با دقت در و آهسته میبنده , میبینه راننده داره نگاش میکنه به راننده میگه : چیه ... الاغ باشعور ندیدی.


غضنفر ازژاپن برمیگرده.بهش میگن اونجامشکل زبان نداشتی؟میگه:من نه ولی ژاپنی هاچرا


از سیاه پوسته می پرسن بدنت رو با چی می شوری؟ می گه با مشکین تاژ!



غضنفرمیره خواستگاری، مادر- پدر دختره بهش جواب رد میدن، میگن دختر ما داره درس میخونه. غضنفر میگه: ایشکال نداره، من میرم دو ساعت دیگه برمیگردم !



 همشهری یک خیار بر می داره می بره سوپرمارکت , به فروشنده می گه: ببخشید آقا خیارشور دارید؟ فروشنده هم در جواب می گه بله داریم. همشهری ما هم می گه پس بی زحمت این خیار ما رو هم بشور.


یه روز غضنفر بچه اش بعد از عید فطر به دنیا می آد اسمش رو می زاره پس فطرت !



به غضنفر میگن اگه کل دنیا رو میدادن به تو باهاش چی کار میکردی میگه می فروختمش میرفتم خارج !



غضنفر لامپ خانه اش میسوزد پماد سوختگی میمالد !



معلم: نادر شاه رو کی کشت. شاگرد: اقا به خدا من نکشتم !



شنیدین وجه تشابه غضنفر با پارک چیه ؟ خوب گفتن که هر جفتشون تاب دارن !



غضنفر پشتش رو می خواسته بخارونه, دستش نمیرسیده ! صندلی زیر پاش میگذاره !



غضنفر داشته شنا می کرده مایوش سوراخ میشه غرق میشه !



مرد نابینایی در خیابان یک رنده پیدا کرد. مدتی طولانی به این طرف و آن طرفش دست کشید. بلاخره گفت: این چرت و پرت هاچیه نوشتن!



یک هواپیما تو برره سقوط می کنه تیم جستجو روز اول 400 جسد رو پیدا میکنن , روز دوم 600 نفر رو پیدا میکنن , روز سوم 1000 نفر رو پیدا میکنن . خبر به تهران می رسه از تهران بازرس ویژه می فرستن برای بررسی , می بینن که هواپیما تو قبرستان سقوط کرده بوده.



غضنفر رفته بوده مکه. تو مراسمی که باید به شیطون سنگ بزنه، یهو سنگاش تموم میشه… اونم به جاش فحش میده.


غضنفر میره دکتر، میگه: آقای دکتر به دادم برس، الان دو هفته‌است هر شب تا صبح کابوس میبینم! دکتره میپرسه: چه کابوسی می‌بینی؟ غضنفر میبینه: هر شب خواب میبینم قورباغه‌ها جام‌جهانی راه انداختن، منم هرشب وامیستم داور! دکتره میگه: ای بابا، این که خیلی ناجوره. بیا برات یک دوا مینویسم، از فردا بخور خوب میشی. غضنفر می‌پرسه: آقای دکتر، میشه این قرصها رو از پس فردا بخورم؟! دکتره میگه: شدنش که میشه، ولی واسه چی؟ غضنفر میگه: چون فرداشب فیناله !


تو خیابون تصادف میشه، یک وانت نیسان گردن کلفت میزنه به یک موتور، دو نفر ترک موتور بودن یکیشون سرش میخوره به جدول و جابه‌جا تموم میکنه، دومی فقط پاش میشکنه. خلاصه ملت جمع میشن دورشون، اون بدبختی که پاش شکسته بوده هی داد و هوار میکرده، غضنفر میره جلو بهش میگه: خجالت بکش خیابون رو گذاشتی رو سرت! تو که الحمدالله چیزیت نشده، ببین اون رفیقت بنده خدا تموم کرده اما اینقدر سر و صدا نمیکنه !



2تا دیوونه رو می برن جهنم بعد 6 ماه میان بیرون. بهشون میگن اونجا چه جور بود؟ میگه به سختی آتش رو خاموش کردیم!



غضنفر رو میفرستن دنبال نخود سیاه پیداش میکنه!



به یارو میگن تا حالا لو رفتی؟ میگه نه برنامشو ردیف کن آخر هفته بریم.